جدول جو
جدول جو

معنی ذکر کردن - جستجوی لغت در جدول جو

ذکر کردن
(تَ یَ/ یِ شُ دَ)
گفتن. یاد کردن. نام بردن. تذکار:
خورشید رخ ترا کند ذکر
هر ذرّه اگر شود زبانی.
عطار.
، گفتن ذکر. تسبیح. تهلیل:
خوردن برای زیستن و ذکر کردن است
تو معتقد که زیستن از بهر خوردن است.
سعدی
لغت نامه دهخدا
ذکر کردن
یاد کردن نام بردن، بیان کردن، تسبیح گفتن تهلیل ذکر گفتن، نام بردن یاد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
ذکر کردن
((ذِ کَ دَ))
یاد کردن، نام بردن، بیان کردن، تسبیح گفتن، تهلیل
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
فرهنگ فارسی معین
ذکر کردن
یادکردن
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
ذکر کردن
على سبيل المثال
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ذکر کردن
Mention
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ذکر کردن
mentionner
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ذکر کردن
kutaja
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ذکر کردن
ذکر کرنا
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به اردو
ذکر کردن
উল্লেখ করা
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
ذکر کردن
กล่าวถึง
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
ذکر کردن
言及する
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ذکر کردن
bahsetmek
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
ذکر کردن
언급하다
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
ذکر کردن
להזכיר
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به عبری
ذکر کردن
menyebutkan
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
ذکر کردن
उल्लेख करना
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به هندی
ذکر کردن
vermelden
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
ذکر کردن
mencionar
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ذکر کردن
menzionare
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ذکر کردن
mencionar
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ذکر کردن
提到
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به چینی
ذکر کردن
wspominać
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
ذکر کردن
згадувати
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ذکر کردن
erwähnen
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
ذکر کردن
упомянуть
تصویری از ذکر کردن
تصویر ذکر کردن
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مکر کردن
تصویر مکر کردن
حیله کردن، فریب دادن، کلک زدن، گول زدن، غدر اندیشیدن، شید آوردن، نارو زدن، تبندیدن، خدعه کردن، گربه شانه کردن، غدر داشتن، دستان آوردن، ترفند کردن، چپ رفتن، نیرنگ ساختن، سالوسی کردن، پشت هم اندازی کردن، اورندیدن، غدر کردن، حقّه زدن، تنبل ساختن، مکایدت کردن، فریفتن، کید آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فکر کردن
تصویر فکر کردن
اندیشیدن، پنداشتن، رای زدن، سگالیدن، اسگالیدن، اسگالش، تفکیر، تأمّل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکر کردن
تصویر شکر کردن
سپاس نعمت و احسان کسی را گفتن، ذکر جمیل کسی را گفتن ثنا گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
هندشیتن مینیتن اوسکاریتن اندیشیدن مینیدن اوسکاریدن اندیشه کردن اندیشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکر کردن
تصویر مکر کردن
کنبوردن، فریب دادن، حیله کردن، خدعه کردن: (... خواجه را بگوی که مذموم بدعتی و زشت قاعده ای که در جهان آوردی بوزیر کشتن و غدر و مکر کردن و عاقبت آن نیندیشیدی) (سلجوقنامه ظهیری. چا. خاور. 24)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فکر کردن
تصویر فکر کردن
اندیشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فکر کردن
تصویر فکر کردن
Think
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فکر کردن
تصویر فکر کردن
pensar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فکر کردن
تصویر فکر کردن
думать
دیکشنری فارسی به روسی